قسمت۷زندگی نامه – یافتن ایده آلِ احساس رویایی
فرودگاه امام خمینی.رضا آماده ی پرواز است.باید چند کشور برود و تور کنسرت های خارج از کشورش را اغاز کند.رضا بسیار اماده و با نشاط است.میداند که جو کنسرت
های آنور آب کمی متفاوت است ولی میداند چگونه طرفدارانش را راضی کند.اما یک چیز را نمیداند…
اینکه قرار است اتفاقات عجیبی در این سفر بیفتد که مسیر زندگی او را عوض خواهد کرد. رضا و گروه مشکی پوشان با استقبال خوبی در فرودگاه آلمان مواجه می شوند.اجرای بی نظیر رضا ایرانی های مقیم آلمان را به وجد می آورد.
رضا خوشحال است که توقعات آنها را براورده کرده و به هتل می رود تا استراحت کند.دوست رضا که زیاد به آلمان رفت و آمد دارد حرفی به رضا می زند که او را در فکر فرو میبرد..
رضا در موقعیتی قرار گرفته که سخت تر از اجرای ۱۰۰۰ کنسرت و البوم و… است.رضا به دوستش پاسخ مثبت می دهد و برای آشنایی ابتدایی به خانه ای در آلمان می روند،استرس کمی در چهره رضا معلوم است ولی سعی میکند با متانت و خونسردی بر استرسش غلبه کند.
رضا حس خوبی درونش احساس میکند، شاید به همان ایده ال احساسی رویایی که همیشه در پی اش بوده نزدیک شده است ماهگرد حلقه هایی نزدیک است رضا شیفته ی تفکر دختری مهربان شده که مصاحبه ها و تفکرات رضا را بیشتر از موسیقی اش دنبال کرده.
رضا میداند این دختر اورا برای خودش می خواهد نه رضا صادقیه خواننده.چیزی که رضا را از ته دل به وجد می آورد و باعث ذوق و خوشحالی رضا می شود خنده های مهربان بانویی است که سالها باتصور عشقش زندگی کرده.
حالا دیگر خانواده ای سیدزاده به بندرعباس و خانواده ای معروف بنام صادقی نزدیک شده اند. مراسم عقد و چندماه بعد هم مراسم ازدواج صورت می گیرد. حالا دیگر رضا مسئولیت سنگین تری به دوش دارد.
ابتدا راضی نگه داشتن هواداران با کارهای موسیقیایی و حالا اداره یک زندگی مشترک.
هواداران رضا به این فکر می افتند که ایا کارهای او با دوران مجردی اش تفاوتی خواهد کرد یا نه؟
ولی رضا می داند که تفکراتش همان خواهد بود شاید با کمی رنگ و لعاب عاشقانه تر ولی مسیرش همان مسیر فکری سابق.
نویسنده: سیدسعید احمدمیری
1 thought on “قسمت۷زندگی نامه – یافتن ایده آلِ احساس رویایی”
خوشحالی رضا ،خنده هاش همه خاصند.خاص خودش که هرکس رو شیفته خودش میکنه،مطمینم انتخاب رضا یه انتخاب ناب بوده توزندگیش،خوشبختیشو همیشه از خداخواستارم….عاشق اون احساس عاشقانتم سلطان صدا