مصاحبه اختصاصی با عرشیاعشقی (ترانه سرا)
دولت عشق – افشین رضایی : آلبوم شب بارونی در حالی بمناسبت شب یلدا منتشر شد که قطعه ای با مضمون یلدا در آلبوم جای داشت. این برای دومین بار است که رضا صادقی در آرشیو کارنامه ی رسمی اش سراغ مضمونی چون یلدا رفته است. قطعه ی “مثل یلداهای قبل”، راوی دلتنگی های یک عاشق نسبت به معشوقه ی از دست رفته اش و مرور خاطراتش در جریان گذرای شب یلداس.
“مثل یلداهای قبل” سروده “عرشیا عشقی” با موسیقی و تنظیم امیرعباس حسن زاده بی شک از جمله قطعات ماندگار و پرمخاطب رضا صادقی بشمار می رود. گفتنی ست قطعه “مثل یلداهای قبل” از سوی رضا صادقی به روح هنرمندان ناصر عبداللهی و مرتضی پاشایی تقدیم شد.
دولت عشق مصاحبه ای شنیدنی با “عرشیا عشقی” خالق ترانه “مثل یلداهای قبل” ، ترانه سرای جوان و خوش آتیه موسیقی پاپ ترتیب داده است که در ادامه می خوانید.
عرشیا عشقی (ترانه سرا)
متولد : چهاردهم اردیبهشت ۱۳۶۷ – تهران
میزان تحصیلات: کارشناسی و کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی
سابقه همکاری با رضا صادقی: اولین همکاری- ترانه سرایی قطعه مثلِ یلداهای قبل در آلبوم شب بارونی
سابقه حضور در مارکت موسیقی پاپ: همکارى با امیرعباس حسن زاده, ماعد , هومن جاوید و …
از رابطه خانوادتون با هنر برامون بگید. و اینکه این علاقه به نوشتن از چه زمانى شروع شد.
در سالهای دور… چیزی در حدودِ نیم قرن پیش، پدر چند سالی به نقاشی و چهره پردازی میپرداختند… علاقه کم و بیش در خانواده نسبت به هنر وجود داشت اما تصور میکنم در مواجهه ی شخصیِ خود با آثارِ هنری به سوی هنر و آفرینشگری در این حوزه گرایش پیدا کردم… از زمانِ خوردسالی بسیاری از اوقات واژه ها را در ذهنم کنارِ هم قرار میدادم و چیزهایی شبیهِ شعر یا ترانه البته با بضاعتِ اندکِ آن سنین میساختم که طبعا شاید از دیدِ منِ اکنون تهی از معنا و فاقدِ ارزش باشند اما نخستین تلاش های من برای سرودن بودند…
در سالِ ۱۳۷۹ سرودنِ شعر را با غزل آن هم در سبکِ عراقی آغاز کردم که البته حاصلش نوشتنِ چند شعرِ تقلیدی در حال و هوای غزلیاتِ حافظ و مولانا بود… در سالِ ۱۳۸۰ سرودنِ ترانه را آغاز کردم و البته اشعاری بودند با زبانِ محاوره با بافتِ واژگانیِ نزدیک به آنچه آن روزها میشنیدم… رفته رفته با خواندن، شنیدن، نوشتن و نوشتن و نوشتن توانستم کارهایی بهتر بنویسم…
در سال های اخیر غزل بسیار کم سرودم اما سرودنِ شعرِ سپید را به شکلِ جدی دنبال میکنم…
حرفه و شغل شما ترانه سرایى ست؟شما رو باید ترانه سرا شناخت …. ؟یا اینکه نه گاهى هم ترانه مى نویسید!
حرفه و منبعِ درآمدی جز نوشتن ندارم… همواره کوشیده ام ترانه سرایی را به شکلِ حرفه ای دنبال کنم اما جز هنگامی که انجامِ پروژه ای موسیقیایی را پذیرفته ام و سعی میکنم در اسرعِ وقت و با بالاترین کیفیت کار را به سرانجام برسانم، در مواقعِ دیگر خودم را ملزم به نوشتنِ تعدادِ معینی ترانه در یک روز یا یک بازه ی زمانیِ مشخص نمیدانم… هرگاه ایده ی تازه ای برای خلق کردن و یا حرفِ تازه ای برای زدن باشد مینویسم…
از سابقه فعالیت هاى دیگرى که احیانا در زمینه های دیگری چون مطبوعات ,فیلم نامه نویسى, صدا و سیما و … دارید برامون بگید .
فعالیت های دیگرم در حوزه ی هنرهای نمایشی است و بیشتر معطوف میشود به نگارشِ نمایشنامه…
از ورودتان به مارکت موسیقی بگید.
نخستین فعالیتم در موسیقی به سالِ ۱۳۸۵ برمیگردد و ترانه ای به نامِ (بارون) که فریدونِ آسراییِ نازنین موسیقیِ آن را ساخت و تابستانِ همان سال به یکی از دوستانِ فریدون که صدای خوشی داشت واگذار کردیم اما متاسفانه به دلیلِ مشکلاتی که برای شرکتی که تهیه و پخشِ آلبومِ آن خواننده را بر عهده داشت پیش آمد هنوز به انتشار نرسیده است… اما نخستین اثری که با ترانه سراییِ من منتشر شد قطعه ی (سپیده ی بهار) بود با ملودی و اجرای هومنِ جاویدِ نازنین که در ویژه برنامه ی نوروزِ ۱۳۹۲ برنامه ی (رادیو هفت) از شبکه ی آموزشِ تلویزیون پخش شد و موردِ استقبالِ فراوانِ مخاطبینِ آن برنامه قرار گرفت و همزمان از طریقِ سایت های رسمی به مخاطبانِ موسیقی تقدیم شد…
از تعداد کارهای اجرایی و سابقه ی فعالیتی که در مارکت موسیقی داشتید بفرمایید
آمارِ دقیقی از تعدادِ ترانه هایی که آهنگسازی و اجرا شده اند ندارم…. از آثارِ منتشر شده میتوانم به ترانه ی (زندگی) با آهنگسازیِ امیرعباس حسن زاده و اجرای ماعد، (سپیده ی بهار) با آهنگسازی و اجرای هومن جاوید و همین قطعه ی (مثلِ یلداهای قبل) اشاره کنم…
تا کنون با هومن جاوید، رضا یزدانی، رضا صادقی، امیرعباس حسن زاده، مسعود محمد نبی، ماعد و… همکاری داشتم…
برای همکاری چه ملاک هایی را در نظر می گیرید؟
اساسا من گزیده کار هستم و بیش از هرچیزی کیفیتِ موسیقی و اجرا برایم اهمیت دارد… تلفیقِ صحیحِ کلام و موسیقی، دریافتِ دقیقِ حسِ جاری در اثر و ارائه ی درستِ آن نکاتی هستند که به آنها اهمیت میدهم…
از “مثل یلداهای قبل” برامون بگید. از خلق شدن آن ,آهنگسازى آن توسط امیرعباس حسن زاده, تا رسیدن ترانه بدست آقاى صادقی.
تصور میکنم آذرماهِ ۱۳۹۲ بود… علاقه داشتم عاشقانه ای بنویسم با حال و هوای شبِ یلدا… این ایده ی کلی در ذهنم بود و پرورانده میشد تا در یکی از سردترین روزهای همان ماه به این ترانه رسیدم… تمامِ ترانه در یک روز سروده شد… پس از ویرایشِ نهایی متنِ اثر را برای دوستِ ارجمندم امیرعباسِ حسن زاده فرستادم… ایشان با آن ارتباط برقرار کردند… و کارِ ساختِ موسیقی انجام شد… انصافا هم همچون همیشه استادانه و به بهترین نحو این کار را انجام دادند… پاییزِ امسال یکی از شب هایی که آقای صادقیِ گرامی با امیرعباسِ عزیز بودند، ترانه را همراه با موسیقی شنیدند و دوست داشتند… با من تماس گرفتند و ابرازِ تمایل کردند برای اجرای اثر… من هم استقبال کردم و در نهایت این همکاری اتفاق افتاد که نخستین کارِ مشترکِ من و آقای صادقی نیز به شمار میرود.
آلبوم شب بارونى بنفع کودکان کار منتشر شد و برای این کودکان بفروش رسید. از این تصمیم آقاى صادقى و از احساسی که در سهیم بودن این حرکت داشتید بگید.
قطعا تصمیمی زیبا و شایانِ تقدیر بود و من هم طبعا احساسِ بسیار خوشی داشتم از سهیم بودنم در این اتفاقِ خجسته…
خودتان اجراى کار مثل یلداهاى قبل را دوست داشتید ؟
بله… آقای صادقیِ گرامی اثرِ من و امیرعباسِ عزیز را بسیار گرم و دلنشین اجرا نمودند و هر دو حسِ خوبی داشتیم به اجرا… حس میکنم این اثر با اجرای ایشان عاقبت به خیر شد…
نظرتان در مورد آلبوم شب بارونى چى بود ؟مجموع آلبوم را دوست داشتید؟
تمامِ بزرگوارانی که در این آلبوم حضور داشتند بی تردید نهایتِ توانشان را برای خلقِ آثاری درخور خرج نموده اند… در مجموع آلبومِ دلنشینی بود…
کارهاى آقاى صادقى را دنبال مى کنید ؟از کارهاى گذشتشون که می شنیدید و دوست داشتید چند مورد را نام ببرید …
بله… تا جایی که فرصت کنم میشنوم آثارشان را… از آثاری که دوستشان داشتم میتوانم به «آشنا، کجایی، ساده بیا و…» اشاره کنم.
مهم ترین مشخصه ى آقاى صادقى و کارهایشان را در چى مى بینید ؟
خونگرمی، صفا و بزرگواری… آثارشان هم متاثر از همین ویژگی های فردی عموما گرم و صمیمی هستند و میکوشند تا مخاطبانشان را به مهربانی، همدلی و یکرنگی دعوت کنند.
چیزی در وجودِ ایشان و در صدای ایشان وجود دارد که قابلِ آموختن و یا کسب کردن نیست… از درونشان میجوشد و در صدایشان متبلور میشود… حسی گرم… به گرمای جنوب… برخی از خوانندگان با تقلیدِ صدای آقای صادقی خواستند نظرِ مردم را جلب کنند اما هیچ یک احساس و گرمای صدای ایشان را نداشتند.
نظرتون راجع به ترانه هاى آقاى صادقى چیه ؟
ترانه های آقای صادقی پر احساس و دلنشین هستند و در آنها بر مفاهیمی که اشاره کردم تأکید میشود… ارزش های انسانی با زبانی بی ریا و صمیمی… به لحاظِ ساختاری نیز باید بگویم با کارهایی که ایشان و برخی همدوره ها شان ساختند که در آنها ترانه و موسیقی همزمان و توسطِ خواننده پدید میآمد باعث شد تنوعی در وزنِ عروضیِ ترانه به وجود آید… به عنوانِ مثال ترانه ی «داشتم فراموشت میکردم» اینچنین بود و یا ترانه ی «دلم برات تنگ شده » نیز در بسیاری از بندها چنین رویه ای داشت… به این معنا که همانندِ شعر بر مبنای اوزانِ مدونِ عروضی کلام پدید نیامده و بر اساسِ ضربآهنگِ موسیقی همراه با ملودی دوشادوشِ هم ساخته شده بودند… پیشترها هم چنین اتفاقی رخ داده بود اما این بار چون توسطِ خوانندگانِ محبوبی از نسلِ تازه نفس موسیقیِ پاپ صورت پذیرفت به ایجادِ جریانی در موسیقی انجامید…
معمولا در چه شرایطى مى نویسید؟روی ملودی هم ترانه می نویسید؟
هنگامی که ترانه به سراغم میآید ممکن است درونِ خلوتم باشم و یا در همهمه ی شهر… اما هنگامی که من به سراغش میروم سعی میکنم در خلوت باشم تا بتوانم در سکوت متمرکز کار کنم. بله… بر روی ملودی هم ترانه مینویسم.
قطعا اهل موسیقی هستید. چه نوع موسیقى بیشتر گوش مى کنید ؟
بیشتر موسیقی هایی که آرام و عاطفی باشند گوش میکنم. تصنیف های فرانسوی را دوست میدارم… موسیقی های خوانندگانی همچون: «ژاک بِرِل، دالیدا، جو داسین، انریکو ماسیاس، ادیت پیاف و…» از خوانندگانِ ایرانی هم میتوانم به نادرِ گلچینِ نازنین که صدایش سرشارِ عاطفه است اشاره کنم…
در میان ترانه سرایان قلم چه کسانی را می پسندید؟
در میانِ ترانه سرایان آثارِ بسیاری از عزیزان را دوست میدارم. از قدیمی ها گرفته تا همنسلانم… اما کسی که ترانه هایش را دوستتر دارم از دیگر عزیزان ایرجِ جنتیِ عطاییِ ارجمند است…
ترانه هایتان چقدر شبیه به خودتان هست ؟رد پاى زندگی شخصی تان چقدر در ترانه هاتون دیده مى شه ؟
ترانه هایم قطعا از حال و هوای من و آنچه بر من گذشته جدا نیستند… اما به این شکل هم نیست که هر ترانه بیانگرِ احساسی واقعی که بنا به اتفاقی در من به وجود آمده و یا متأثر از ماجرایی که درگیرش شدم باشد. تأثیرِ تجربیاتِ زندگی به طورِ غیرِ مستقیم در آثارم نمود پیدا میکنند. برخی ترانه ها هم از زبانِ دیگران سروده شده اند… به این شکل که همانگونه که هنگامِ خلقِ نمایشنامه نویسنده با هر شخصیت همذاتپنداری نموده و از زبانِ او حرف میزند، من هم یا از زبانِ شخصیتی که ساخته و پرداخته ی تخیلم بوده و یا از زبانِ یکی از عزیزانم که همدل بوده با من ترانه را سروده ام…
در حال حاضر با کدام موزیسین ها در تعامل و مشغول همکاری هستید؟
اغلبِ فعالیت هایی که تا امروز انجام دادم با امیرعباسِ حسن زاده ی نازنین بوده. به این خاطر که بسیار همدل هستیم و به خوبی احساسی که هنگامِ خلقِ ترانه داشته ام را دریافته و بی کم و کاست در موسیقی بازآفرینی میکند. علاوه بر ایشان با آرشِ افشارِ عزیز که شاعر و ترانه سرا نیز هست کار میکنیم… به دلیلِ دانشی که در زمینه ی ترانه دارند با ایشان هم تعاملِ بسیار خوبی داریم. با افرادِ دیگری همچون رضا روحانی نیز همکاری داشته ام که ایشان هم موسیقی دانی خوش ذوق و تحصیل کرده هستند…
نظرتان در رابطه با جلسات شعر و کارگاه هاى ترانه را بفرمایید. بنظرتان این جلسات و کارگاه ها چقدر مى تواند در رشد و پرورش ترانه سراى جوان اثر گذار باشد ؟و اینکه خودتان در این جلسات شرکت می کنید؟
گمان نمیکنم کسی تنها با داشتنِ علاقه و بدونِ تلاش و تجربه ای پیشین با شرکت در کارگاه یا کلاسی بتواند ترانه سرایی معتبر شود… اما برای کسی که خود پیش تر تجربه و تمرین داشته احتمالا بتواند راهگشا باشد…
من چهارده سال پیش سرودنِ ترانه را آغاز کردم… آن زمان به کارگاهی دسترسی نداشتم. من ترانه سرایی خودآموخته ام. تمرین و تجربه کردن در کنارِ مطالعه و تحلیلِ مدامِ آثارِ درخشانِ دیگر ترانه سرایان مرا یاری کرد تا به شکلِ حرفه ای ترانه بنویسم… نوشتن را با نوشتن و از نوشتن و با استخراجِ نکاتی که موجبِ قوت گرفتنِ ترانه های دیگران شده بود و به کار بستنِ آنها آموختم… گذشته از این رشته ی تحصیلی ام نیز موجب شد تا مبانیِ ادبیات و زیبایی شناسی را بیاموزم. در طولِ همکاری با افرادی که خبره بودند نیز نکاتِ دیگری فرا گرفتم و همچنان و تا آخرین نفس نیز خود را نیازمندِ آموختن و تجربه کردن میدانم…
پاییزِ امسال دوست و همکارِ عزیزم آرش افشار کارگاهی برگذار کرد که در آن کوشید آنچه در منابعِ بین المللیِ آموزشِ ترانه سرایی آمده را بومی سازی نموده و به ترانه سرایانِ ایران منتقل نماید. به دلیلِ تازگیِ مباحث در این جلسات تا جایی که توانستم حضور داشتم و آن را کارگاهی مفید یافتم. شرکت در کارگاهی خوب میتواند به کسانی که تازه به سوی ترانه آمده اند نکاتِ ارزشمندی بیاموزد و همچنین حضور در جلساتِ ترانه خوانی نیز برای برخی ایجادِ انگیزه میکند تا آثارِ بهتری بنویسند و در جلساتِ آتی بخوانند… اما یکی از آسیب های شرکت در این جلسات نیز این است که برخی از عزیزانی که در آنها حضور پیدا میکنند ترانه را مانندِ شعری محاوره میبینند که خروجی اش خوانده شدن در جلسه و یا انتشارش در صفحه های شخصی است و با وجودی که بسیاری اوقات آنچه نوشته اند زیبا و تأثیرگذار است هنگامِ آهنگسازی بایستی بخش هایی از آن حذف شده یا بخش هایی به آن اضافه شود تا فرم و ساختارِ موسیقیایی پیدا کند… از این رو که مولف هنگامِ نوشتن فرمی موسیقیایی برای آن متصور نشده… محلِ خطوطِ ملودی، بخشِ اول و دوم، ترجیعبند و چیزهایی از این قبیل در نظر گرفته نشده اند…
براى پیشرفت ترانه سراهاى جوان و براى کسانى که علاقه مند این بخش از هنر هستند چه توصیه اى دارید.
اگر میخواهند به شکلِ جدی ترانه سرایی را دنبال کنند باید همواره مطالعه داشته باشند… این مطالعه شاملِ خواندن و شنیدنِ ترانه های درخشانی که دیگران خلق کرده اند، خواندنِ آثاری که پیرامونِ مبانیِ ترانه سرایی نوشته شده، خواندنِ آثارِ شاعرانِ برجسته ی ایران و جهان، خواندنِ اشعارِ شاعرانِ قدیمِ سرزمینمان، خواندنِ رمان، داستان کوتاه، نمایشنامه، دیدنِ نمایش های خوبی که به صحنه میآیند، دیدنِ آثارِ درخشانِ سینمای ایران و جهان، دقیق شدن در خود و دیگران و بدست آوردنِ شناختی از انسان و ویژگی هایش و… میشود…
در کنارِ اینها باید تمرین و تجربه کنند تا بتوانند ترانه سرایی خوب شوند…اگر با نواختنِ یک ساز و علمِ موسیقی نیز آشنایی پیدا کنند طبعا در کار ترانه سرایی یاریگرشان خواهد بود… تمامیِ اینها را عرض کردم تا ابتدا برای خودم یادآوری شود و سپس برای دیگر عزیزان که شاید بیش از من و پیش از من بدانند این موارد را…
در رابطه با همکاری دوباره با آقای صادقی به صورت مستقیم با ایشون صحبت داشتید؟
در صحبت هایی که داشتیم هر دو طرف ابرازِ تمایل کردیم برای همکاری های بیشتر و بهتر و قطعا اگر مجالی باشد برای همکاریِ مجدد، این اتفاق خواهد افتاد…
از کارهایی که به زودی با ترانه شما خواهیم شنید بگید …
از آثاری که انتشارشان قطعی شده است میتوانم به ترانه ی «رادیو» با آهنگسازیِ آرشِ افشارِ نازنین که بهارِ آتی در آلبومِ تازه ی رضا یزدانی عزیز منتشر خواهد شد… ترانه ی «نفسم باش» با صدا و موسیقیِ دلنشینِ امیرعباسِ حسن زاده ی نازنین… ترانه ی «دوباره دلتنگم» با موسیقیِ امیرعباس حسن زاده و اجرای مسعود محمد نبی و ترانه ی «امید» که با موسیقیِ رضا روحانی و صدای خواننده ای مستعد در آینده خواهید شنید اشاره کنم.
در مورد این کلمات هر چی به ذهنتان آمد بگویید.
مشکى: مشکی مرا به یادِ آقای صادقی میاندازد.
رضا صادقى: انسانی بزرگوار و باصفا و هنرمندی مردمی…
امیرعباس حسن زاده: برادرِ عزیزم… انسانی مهربان و نازنین… آهنگسازی خبره که عاطفه و مهارت را به یک اندازه دارد…
شب بارونى: یلدای ۱۳۹۴
ترانه: عزیزی که هرگز تنهایم نمیگذارد…
زندگى: ترجیعبندِ ترانه ی زندگیم: «گرمِ نوازشم یه بوسه تا ستاره ها راهه… حالا منُ ببوس که زندگی یه خوابِ کوتاهه»
آرزو: آرزو میکنم هیچ قلبی بی آرزو نباشه…
از جمله فعالیت هاى وب سایت دولت عشق معرفى و حمایت از تیم کارى آقاى صادقى ست,در مورد این بخش از فعالیت هاى سایت برامون بگید.
بسیار حرکتِ ارزشمند و زیبایی هست قطعا… از یکسو موجب میشود تا مخاطبانِ نازنینِ آقای صادقی با همکارانِ ایشان بیش از پیش آشنا شوند و از دیگرسو به نوعی ارج نهادن به افرادیست که کوشیده اند تا اثری درخور را همراه با آقای صادقی تقدیمِ قلب های این نازنینان کنند…
قبل از مصاحبه وب سایت دولت عشق را دیدید, نظرتان را راجع به سایت بفرمایید.
بله… پس از انتشارِ آلبومِ (شبِ بارونی) با پایگاهِ شما آشنا شدم… نگاهی اجمالی به آن داشتم… به نظرم با دقت و نظمِ بسیار سعی دارید تمامیِ اخبارِ مربوط به آقای صادقی را پوشش دهید و مخاطبانِ ایشان میتوانند هرآنچه در خصوصِ ایشان وجود دارد را پیش از هر منبعِ دیگری در پایگاهِ شما بیابند.
حرف آخر براى هواداران رضا صادقى و دولت عشق …
بی اندازه خوشحالم از این که با ترانه ی «مثلِ یلداهای قبل» به خلوتِ مخاطبانِ نازنینِ آقای صادقیِ گرامی راه پیدا کردم… و از شما ممنونم به خاطرِ فرصتی که در اختیارم قرار دادین تا بی واسطه با این نازنینان صحبت کنم… با آرزوی بهترین ها برای آقای صادقی و دوستدارانشان…
1 thought on “مصاحبه اختصاصی با عرشیاعشقی (ترانه سرا)”
این اهنگ رو روزی صد بار گوش میکنم
بیاد یه نفر…