چهار دهه باسلطان مشکی پوش (قسمت اول)
۱۳۵۸-۱۳۷۹: پسر با اراده و سخت کوش بندرعباسی
رضاصادقی بیست و پنجم مرداد ماه سال پنجاه و هشت در محله شیر اول بندرعباس متولد شد
در دوسالگی به علت تزریق اشتباه آمپول ابتدا کل بدنش فلج شد
در ادامه با تلاش های خانواده تمام بدن رضا جز ماهیچه های پاهایش بهبودی کامل پیدا میکنند
پسر با استعداد و محجوب جنوبی در روزهایی که تمام همبازی هایش دنبال توپ فوتبال می دویدند مجبور به گذراندن اوقاتش با آدم هایی شد که دویدن هایشان را کرده بودند
رضا خواندن را به دلیل حضور در یک خانواده مذهبی با تلاوت قرآن آغاز کرد
علاقه جدی وی به موسیقی و دنبال کردن آثار بزرگانی چون : اخوان ثالث، سهراب سپهری و بابک بیات توجه به اصالت کلام و شعر محترم را از همان روزهای اول در فضای آثارش ایجاد کرد
رضا از بیست و پنجم مردادماه هفتادو دو، پیرهن مشکی برتن کرد. اعتقاد او به رنگ مشکی برای نقض باورهای غلط و خرافاتی بود که گاها از گذشته به نسلش منتقل شده بود
رضا معتقد بود نباید تمام تفکر و اعتقاد گذشتگان که یکی از آنها همین جمله مشکی رنگ غم و عزاست را بدون تحقیق پذیرفت و در واقع با پرچم مشکی خود برای اشاعه ی تفکراتش وارد دنیای موسیقی شد
سال ۱۳۷۲ نحستین آلبوم خود را با نام ” راز عشق ” ارائه کرد
از اواسط دهه هفتاد با اجرا در کلوپ دلفین بندرعباس و همکاری با گروه کیمیا و ارائه آلبوم هایی چون :《گل لاله، مستانه و دیوانه، بندرقدیم، حکایت مشکی پوش》 و… به یک خواننده سرشناس و محبوب در استان هرمزگان تبدیل شد
از ابتدای فعالیتش روی صحنه بود، استیج را خوب میشناخت، احساس در کارهایش اولین اولویت را داشت و به دلیل توانایی بالایش تمام کارهای سرایندگی، آهنگسازی، تنظیم و حتی نوازندگی آثارش را خود انجام می داد
در یک اتاق کوچک اما صمیمی، ترانه هایی نوشت که کلمات احساسی و عاشقانه هایش در آن دوران که جایی برای ارائه تفکر موسیقیایی وجود نداشت، تعجب همگی را دربرگرفته بود
رضا برای پیشرفت کاری و اخذ مجوز راهی تهران شد
پسر با اراده و سخت کوش بندرعباسی که از کودکی دنبال جنگیدن برای رسیدن به هدف هایش بود می دانست راه سختی را پیش رو خواهد داشت
ادامه دارد…
نویسنده و تدوینگر : فرنام مسچی
طراح عکس :شایان شاه یلانی
دیدگاهتان را بنویسید