نوستالژیکانه : رضا صادقی و بابک جهانبخش
۱۳۸۴ سالی بود که هر دو با دریافت مجوز ،فعالیت رسمی خود را آغاز کردند .
در همان سال رضا توانست عنوان مرد پاپ سال را کسب کند و بابک هم به عنوان پدیده سال شناخته شد.
روابط دوستانه این دو سالها ادامه یافت .
در چند دیدار مشترک و مصاحبه که داشتند یکدیگر را ملاقات کردند .
بابک از علاقه اش به آهنگ های رضا می گفت .
وی در یکی از مصاحبه هایش به این نکته اشاره کرد :من نزدیک به ۱۰۰ ترانه از رضاصادقی را حفظ هستم .ترانه هایش توانسته در دل مردم جا باز کند .
در ایران خوانندگان زیادی وجود دارند که اجرای صحنه ای خوبی دارند اما به جرئت می توانم بگویم استیج بدون رضاصادقی یعنی هیچ !
سال ۱۳۹۰ رضا در مصاحبه با سایت موسیقی ما در خصوص بهترین های موسیقی پاپ سال از بابک جهانبخش به عنوان یک اتفاق خوب و پدیده نام برد .
وی گفت :قطعه دوستت دارم بابک،به دلیل آن حس صمیمتی که دارد به نظرم یکی از بهترین قطعات منتشر شده امسال می باشد.
تا سال گذشته بابک فقط می توانست در حد سالن اریکه کنسرت دهد اما در یکسال اخیر با تلاش ها و زحماتی که کشید،توانست چند شب برج میلاد را کامل پر کند .
حضور رضا در کنسرت بابک ۱۳۹۰:
شاخه گلی برای بابک !
رضا صادقی دقیقا لحظهای که بابک میخواست روی سن برود، در ورودی پشت صحنه، شاخه گلی را به بابک تقدیم کرد و برای انرژی دادن به این خواننده، او را در آغوش گرفت و گفت: «تو همیشه بهترین بودی و هستی. روی استیج سعی کن خودت باشی. مردم همه چیز را میفهمند و شعور بالایی در درک متقابل دارند. آنها دوستت دارند و تو قطعا بهترینی…»
رضا با این جملهها به بهترین شکل ممکن به بابک انرژی داد تا او با انرژی تمام روی صحنه حاضر شود.
سالن به هم ریخت
قبل از شروع برنامه و زمانی که صادقی وارد سالن شد، حاضران به طرز قابل توجهی از این خواننده استقبال کردند و به ابراز احساسات به او پرداختند. صادقی در ردیف جلو نشست و به ابراز احساسات مردم پاسخ داد.
وقتی رضا گریه کرد:
در اواخر برنامه رضا صادقی در برگه ای چیزی نوشت و دور و بریهای این خواننده آن را به جهانبخش رساندند. بابک با خواندن آن با لبخندی به صادقی اشاره کرد و پس از اتمام ترانهاش رو به جمعیت گفت: «مگر میشود رضا صادقی چیزی بخواهد و ما آن را اجرا نکنیم. یک بار دیگر قطعه «دوست دارم» را به احترام رضای عزیز میخوانم و آن را تقدیم میکنم به همه دوستداران خودم که همه چیزم را مدیون آنها هستم».
با شروع این قطعه که آخرین قطعه کنسرت هم بود، صادقی علیرغم مشکلات جسمیاش، ایستاد و با چشمانی گریان، تماشاگر اجرای با احساس جهانبخش شد. بابک هم با دیدن این صحنه طاقت نیاورد و در حالی که غرق در خواندن ترانهاش بود، از روی سن پائین پرید و رضا را در آغوش گرفت تا سالن میلاد منفجر شود و همه حاضران به صورت ایستاده به ابراز احساسات بپردازند.
این صحنه جزو معدود صحنههایی بود که خواننده از روی سن پائین میآمد و کسی را در آغوش می گرفت .
حضور بابک در کنسرت رضا آبان ۱۳۹۰؛
رضا در اواسط برنامه اش با گیتار شروع به نواختن قطعه دوستت دارم جهانبخش کرد و چند بیت آن را با همراهی مردم خواند و گفت :من دوستت دارم بابک جهانبخش .
بعد از آن بابک روی صحنه آمد و گفت : فقط می توانم بگویم :خوش به حال ما که رضاصادقی داریم.
(این کنسرت به عنوان بهترین کنسرت سال ۹۰ انتخاب شد )
هم خوانی مشترک :
۱۳۹۱ در آلبوم بابک جهانبخش،رضاصادقی قطعه ای را با وی خواند .
این کار که من و بارون نام داشت ،توانست عنوان بهترین قطعه سال را کسب کند .
محبوبیت این ترانه به حدی رسید که از آن به عنوان یکی از ماندگار ترین ترانه ها بعد از انقلاب یاد کردند .
ترانه ،آهنگ و تنظیم این قطعه از نوشته و ساخته های بابک جهانبخش می باشد .
اجرای زنده مشترک :
۱۳۹۱ در اولین کنسرت جهانبخش بعد از انتشار آلبوم من و بارون ،رضا به عنوان مهمان ویژه حضور یافت .
در اواخر برنامه هنگامی که بابک برای بار دوم خواست قطعه من و بارون را اجرا کند ،رضا با یک دستگاه میکروفون از رو صندلی شروع به خواندن کرد ،که سالن یکباره به مرز انفجار رسید .
رضا در بخشی از صحبت هایش گفت :من به شخصه برای خودم افتخار می دانم جلوی اصیل ترین خواننده ای که با اصالت خانوادگی و ریشه دار بودنش برای مردم خوانده ،هم صدایی کردم .
نویسنده : فرنام مسچی
2 thoughts on “نوستالژیکانه : رضا صادقی و بابک جهانبخش”
عالی
ممنون از دولت عشق
همه ی خواننده های ایران قابل احترامن اما عمورضا واقعا باهمه فرق داره.احساسش وصف نشدنیه…میشه باتمام وجود حس کردکه
عمورضا با دل و احساسش ترانه ها رو میخونن…عمورضا من که خیلی دوسِت دارم هر چند در حسرت دیدار تو آواره ترینم?