مصاحبه اختصاصی بامریم دلشاد (ترانه سرا)
مریم دلشاد(شاعر و ترانه سرا) از زندگی هنری خویش و همکاری با رضا صادقی می گوید
دولت عشق – افشین رضایى : قطعه ى “جدى نمى گیرم” سروده ى بانو “مریم دلشاد” , با موسیقى و تنظیم مجتبى ابوالقاسم پور, با صداى ناب و سراسر احساس رضا صادقى ,از جمله قطعات محبوب منتشر شده در آلبوم شب بارونى مى باشد.
“جدى نمى گیرم” با نگاهی عاشقانه به شکست, سر درگمى و بى تفاوتى هاى پس از آن در انسان امروزى , سروده ى بانو “مریم دلشاد” ترانه سراى مستعد و موفق این روزهاى موسیقى پاپ است. مصاحبه اى که در ادامه مى خوانید حاصل گفت و گوى یک ساعته با ایشان مى باشد که از زندگى هنرى خویش تا همکارى با رضا صادقى صحبت شده است.
مریم دلشاد (ترانه سرا)
متولد: هفدهم اردیبهشت ۱۳۶۱
رشته تحصیلی: ادبیات و علوم انسانی
سابقه همکاری با رضا صادقی : اولین بار، قطعه “جدی نمی گیرم” از آلبوم شب بارونی
شاخص ترین سابقه حضور در مارکت موسیقی پاپ: همکاری با معین, آوا بهرام, خشایار اعتمادی ،سعید شهروز، مسعود امامی، امیرعباس گلاب و …
از شاخص ترین ترانه هاى اجرا شده ی بانو مریم دلشاد مى توان به همکاری با آقای معین قطعات “دلم تنگته”،”ترکم نکن”، “شمال” و “عاشق که بشی”. تیتراژ سریال ستایش۲ با صدای امیرعباس گلاب، تیتراژ سریال فاطما گل، روزهای تنهایی و آغوش تو با صدای آوا بهرام و …اشاره کرد.
از شروع فعالیتتان در حوزه شعر برایمان بگویید. از زمانی که وارد مارکت موسیقی شدید.
از همان دوران ابتدایی که خواندن و نوشتن را آموختم, عاشق متون ادبیات و شعر بودم و بهترین انشا ها را می نوشتم.
در سن هجده سالگی در کلاس های آزاد خبرنگاری شرکت می کردم، آن زمان باشگاه خبرنگاران جوان بود. مدت ده سال در مجله موسیقی ترانه ماه کار می کردم که بعد به همدل و اسامی مختلف تغییر کرد. سال ها در ترانه ی ماه صفحه ی شعر داشتم ، کار گزارشگری می کردم، گاهی مصاحبه می گرفتم. مدت ها در مجله بیست ساله ها، روزنامه پیام زمان و … هم قلم می زدم. ولی خب با تمام وقت گیر بودن مشغله خبرنگاری همیشه خلوت خودم را داشتم و ترانه هم می نوشتم.
از سال ۸۲، ۸۳ بود که با عنوان ترانه سرا وارد کار اجرایی و مارکت موسیقی شدم. من با خشایار اعتمادی شروع کردم، و در همان سال ها با سعید شهروز همکاری کردم. شروع همکاری من با آقای اعتمادی هم به این شکل بود که مصاحبه ای با ایشان داشتم، ایشان آن جا متوجه شدند که من شعر و ترانه می گویم. ترانه هایم را شنیدند و این شروع کار من در مارکت موسیقی بود.. خیلی زحمت کشیدم. می دانید که آن سال ها موسیقی به این شکل هم نبود. هم تعداد خواننده هایی که کار می کردند کم بود و هم اینکه تریبونی برای معرفی کارها به این شکل نبود.
یک مورد را هم اضافه کنم اینکه رویه ای که من از همان بتدای راهم داشتم به این شکل بود که با هرکسی کار نمی کردم. نه اینکه دوس نداشته باشم ، نه! چون عاشق شعر بودم و صرفا ترانه فروش نبودم.
آیا قبل از سرودن ترانه، تجربه نوشتن شعر در قالب های دیگری را هم داشتید؟
من شعر نو را خیلی دوست داشتم، شعر کلاسیک هم بدین شکل.خیلی وقت ها هم شعر نو می نوشتم، الان هم گاهی می نویسم. خب بیشتر زمان ها درگیر موسیقی شده ام و ترانه می نویسم. از همان ابتدای نوشتن با این طرز تفکر شروع کردم تا یک قالب نو وارد ترانه کنم. نمی دانم تا الان چقدر موفق بوده ام ولی همیشه سعی کردم با کارهایم به همه بفهمانم که ترانه یک شعر کاملا مستقل است و یک شعر وابسته به آهنگساز و یا خواننده نیست.
پس شما نظری کاملا عکس با نظر اکثریتی که معتقدند ترانه در پیوند با موسیقی معنا پیدا می کند دارید.
ببینید من توی جلسات شعر هم گفته ام. بعضی وقت ها شعری خوانده می شود و بعد گفته میشود اینجای ترانه موسیقی روش نمی آید، نیاید مهم نیست.
من همیشه به این معتقد بوده و هستم که ترانه مستقل است. ترانه یک قالب شعری و صنعتی ه بسیار قوی در شعر هست که در عین همه شیرینی هایش سخت است و بنظرم خیلى از شاعرهاى خوب معاصر ما که هم مثنوى مى گن ,هم غزل سرا هستند قادر به نوشتن ترانه نیستند. اگرچه بعضى هایشان سعى بر نوشتن ترانه دارند و چقدر هم بد مى نویسند. همان طور که شاید من شاعر ترانه سرا نتوانم بهترین شعر نو رو بگویم. این دید که بسیاری از شاعرهای معاصر ما ترانه را کوچک می شمارند کاملا نقض می کنم و قبول ندارم. ترانه کوچک شمرده شده، کوچک نیست.
من یک روز این حرفم را ثابت می کنم. روزی که خیلی دیر نیست.باید جوری شود که خواننده و آهنگساز را به دنبال خود بکشاند و ایشان رو ترغیب کند به دنبال کتاب ترانه باشند. رویه ای که امروز کم می بینیم.
ترانه خیلی گسترده ست ، ترانه وزن دارد و در عین حال شما باید موسیقی بلد باشید.شما در ترانه با عام مردم در تماس هستید و نباید فراموش کنید در عین سادگی کلام، باید حرف خاص بزنید و این خیلی مهم است. وگرنه شما ببینید روزانه چند ترانه نوشته می شود که اصلا مورد توجه قرار نمی گیرد.
می خواهم بگویم که شما می توانید حرفتان را در ترانه ی امروز بزنید، ولی آن را در صنعت ویژه شعر بگنجانید.یک قالب خاص باید تولید شود.
آیا ترانه سرا بودن را میشود شغل دانست؟
دوست داشتم به عنوان شغل حساب شود ولی انگارهر چه میگذرد هیچ وقت یک شغل محسوب نمی شود(می خندد). من عاشق کارم هستم. چون اگر شغلم بود، درآمد من خیلی بیشتر از این بود. من کلا ترانه فروش نیستم. من عاشق شعرم. دوس دارم که درآمدزایی شود و می شود, اما برای کسی مثل من که کارهای زیادی هم انجام دادم و تقریبا بین هر سه تا کار, یکی هم در زمان خودش هیت شده چه دلیلی دارد که من به درآمدی که باید برسم نمی رسم؟خدارا شکر در آمدزایی اش هم بد نیست ولی معتقدم باید برای خودت و برای کارت ارزش قایل باشی. وقتی برای ترانه و هنرت ارزش قایل باشی می بینی که صرفا بخاطر پول نمی توانی باهمه کار کنی. گاهی اوقات می بینم یک ترانه سرا قطاری ترانه می نویسند و در طی یک ماه هفت تا کار می فروشند؛ من نمی فهمم واقعا
به نظر من باید بیش از تعداد به ارزش ترانه ای که می نویسیم توجه کنیم ، به آن شکل که این ترانه چقدر حرف برای گفتن خواهد داشت.
از ملاک هایی که برای همکاری در بخش ترانه دارید برایمان بگویید.
اولین ملاک من این است که خواننده شخصیت کاری داشته باشد. وقتی که با من تماس می گیرد بداند به چه کسی زنگ می زند به کسی که عاشق نوشتن است نه کسی که عاشق ترانه فروختن است. خداراشکر تا الان با کسانی که در ارتباط بوده ام بسیار انسان های خوب و ارزشمندی بودند. البته نوع رفتار ما هم خیلی مهم است. ببنید من حتی خودم حاضرم با آن خواننده تماس بگیرم و با ایشان صحبت کنم منتهی اگر احساس کنم با دیدی از بالا به من نگاه می کند و صحبت می کند، اصلا کار نمی کنم. ما همه زنجیروار و پیوسته بهم متصلیم.همه با هم برابریم و ما صرفا بواسطه ی کاری که انجام میدهیم بالا می رویم و خداست که ما را بالا می برد. صدالبته صدای خواننده ی خوب و حرفه ای ، موزیک خوب و ..در موفقیت یک قطعه موسیقی خیلی موثر است ولی در کل مجموعه ای از عوامل در موفقیت یک کار اثر می گذارد. قطعا یک خواننده ی خوش صدا با یک ترانه ی ضعیف جایگاهی پیدا نمی کند.
حتی الان هم بدانم خواننده ای که باهاش کار می کنم قدرشناس نیست هیچ وقت با ایشان کار نمی کنم. با خواننده ای که نفهمد چه کار می کند و چه می خواهد بخواند ، هیچ وقت همکاری نمی کنم.با خواننده ای که در استودیو شعر را اشتباه بخواند کار نمی کنم. با کسی که صرفا بخاطر اسم با من کار کند همکاری نمی کنم.
از اولین همکارییتان با آقای صادقی برایمان بگویید. صحبت ها برای شروع همکاری مربوط به چه زمانی میشود.
وقتی که قطعه ” شمال” به ترانه سرایی بنده با صدای آقای معین منتشر شده بود آقای صادقی برای من پیامی گذاشتند و ابراز لطف به ترانه بنده کردند.
حدود سه چهار ماه پیش با من تماس گرفتند و قرار ملاقات گذاشتیم و خدمت ایشان رفتم. من اصولن ترانه هایم را برای خواننده ای که قرار است همکاری کنم می خوانم. ترانه تایپ شده ندارم که بگویم یک دفترچه ترانه به صورت تایپ شده همیشه همراه دارم! نه! و مثل خیلی ها که اینروزها می بینیم که هرکجا می رسند یک نسخه در اختیار خواننده ها قرار می دهند.
من عاشق شعر خواندنم، اما نه برای هرکسی ، برای کسی که شعر را می فهمد و از من بخواهد. چند ترانه برای ایشان خواندم ، وقتی “جدی نمی گیرم” را برایشان خواندم به من گفتند که چقدر خوب خواندید و چقدر این ترانه را دوس دارم. گفتند ترانه به روحم خیلی نزدیک بود. ترانه را دوس داشتند و انتخاب کردند. “جدی نمی گیرم” یکی از بهترین ترانه هایی بود که نوشته بودم و این ترانه را عاشقانه دوس داشتم.
ارتباط خوب ، معقول ، حرفه ای و خیلی خوبی بود و چقدر هم خوب خواندند. خدمتتان عرض کنم که احتمالا انشاالله این همکاری ادامه خواهد داشت و قرار بر این است که من باز هم ترانه خدمتشان ارایه دهم.
می دانید خواننده خودش می داند چه می خواهد، ایشان به من گفتند: من می خواهم از همان مریم دلشاد شمال(ترانه ی مریم دلشاد که آقای معین اجرا کرده اند) شعر بگیرم. یعنی می خواهم بگویم که این چالش ها خیلی خوب است و این یعنی خواننده به توانمندی شاعرش اطمینان دارد. خب می دانند که باید یک کار بهتر از این از من بگیرند.
آقاى صادقى مى خواهند ترانه ای بهتر از ترانه ی شمال یا جدی نمی گیرم از شما بگیرد
دقیقا و این دقت نظرها خیلی برایم با ارزش است، اینکه خواننده ی کارم شعور و آگاهی نسبت به ترانه داشته باشد برایم با ارزش است
“جدی نمی گیرم” را چه سالی نوشتید ؟
حدود دو سه سال پیش نوشتم.
به شخص خاصی ارایه نکرده بودید؟به عنوان مثال به معین نداده بودید؟
نه اتفاقا شاید جالب باشد بدانید، همان اوایل که این کار را نوشتم پیشنهادی بهم شد که این کار را برای خواندن به آقاى عارف بدهم. خیلی جالب است که این اتفاق هم نیافتاد و در ادامه به شما بگویم که حقیقتش اینقدر این ترانه را دوست داشتم که به هر کسی نمیدادم. بخاطر علاقه م به این ترانه و اینکه هر کسی هم نمی توانست درکش کند و ارتباط برقرار کند، چون اگر دقت کنید بیت های بلندی هم دارد.
به نظر من آقای صادقی خیلی باهوشند که این کار را انتخاب کردند و من خیلی خوشحالم که آقای صادقی این کار را انتخاب کرده و خواندند، لذت بردم از هوش و فهمی که در درک ترانه دارند. زیرا بوده که من جاهایی هم این کار را خوانده باشم ولی کسی نفهمیدتش. من شک نداشتم که یک روز این کار می گیرد و گرفت. آقای صادقی هم فوق العاده با احساس کار را خواندند روزی که کار را شنیدم یک شبانه روز کامل باهاش زندگی کردم.
آلبوم شب بارونی به نفع کودکان کار منتشر شد و بفروش رسید. از تصمیم آقای صادقی برایمان بگویید. از احساسی بگویید که برای سهیم بودن در این کار داشتید.
خیلى خوشحالم از اینکه در آلبومى ترانه داشتم که قدم خیر داشت و ممنونم از آقاى صادقى که این دیدگاه را داشتند.کاش همگى بتوانیم تا جایى که توانش را داریم در کار خیر استخاره نکنیم و در این جهت حرکت هاى عظیم و مثبتى را در کارنامه ى خودمان داشته باشیم.
خانم دلشاد مهم ترین مشخصه ی آقای صادقی را در چی می بینید. دلیل موفقیت و ماندگاری ایشان در عرصه ی موسیقی به نظر شما چیست؟
مهم ترین مشخصه ى ایشون با هوش بودن و با احساس بودن ایشان مى باشد.دلیل موفقیت و ماندگاریشان خیلى مسایل مى تواند باشد. بارز ترین دلیل, زحمت و تلاشى ست که براى رسیدن به هدفشان کشیدند.
از کارهایی که به زودی از شما خواهیم شنید بفرمایید.
یک ترانه با صداى آقاى معین, یک ترانه با صداى آوا بهرام و … کارهاى دیگرى که حضور ذهن ندارم. و در آینده اى نزدیک شاید با صداى آقاى صادقى.
در مورد این کلمات که می پرسم کوتاه جواب بدهید.
مشکی:عمق
رضا صادقی: موفق
مجتبی ابوالقاسم پور: مستعد
شب بارونی: خوب
ترانه: شعر
زندگی:مى تونه خوب باشه
آرزو: رسیدنى
حرف آخر برای مخاطبان این مصاحبه و هواداران آقای صادقی …
از حمایت شما سپاسگزارم و قدر دان این مسئله هستم که چقدر زحمت مى کشید. همه ى هنرمندان در هر کجاى جهان احتیاج به معرفى و حمایت دارند.اگر حمایتى نباشد قطعا آنجور که باید هنرمندى هم نخواهد بود.
.
5 thoughts on “مصاحبه اختصاصی بامریم دلشاد (ترانه سرا)”
هر چه درفهم تو اید ان بود مفهوم تو…
بهترین اهنگ البوم همین
جدی نمیگیرم بود ومثله یلداهای قبل…
من مصاحبه روخوندم رضاصادقی تحت تاثیراهنگ شمال قرارگرفته من رضاصادقی رودوست دارم وکاراشو دنبال میکنم ولی بایدبگم اگه رضای عزیزمیخوادمثل معین کاراش خوب باشه بایدبهای کارخوب کردن روپرداخت کنه اگه اهنگ شمال عالی شده به خاطرشعرخوب اهنگسازی جدید.اهنگی که برای اولین بارازتن خاصی ازصدای معین استفاده میکنه وویدئوی خوب این اثروتنظیم قابل قبول.معین درمسیرخودش کارای خوبی ارائه کرده منظورم کارهای اخیره .ورضاصادقی هم بایدازاهنگسازان خبره تنظیم کنندگان قدرتمنداستفاده کنه نه فقط چون باشاعراین اثرکارکرده انتظارداشته باشه اهنگشون موندگارباشه.
خانم دلشاد این شعری که سرودن و اقای جلیلی پور (پویا) بسیار زیبا اون رو اجرا کردن فوق العاده شده من نتونستم جلوی گریم رو بگیرم وقتی شنیدم
سلام.خواننده پاپ هستم.ایمیل یا ایدی مریم دلشاد رو نیاز دارم.ممنون
۰۹۱۳۷۶۱۰۷۳۵
با سلام
به نظر من شما با این استعداد سرودن که داری باید بعنوان پدیده در شعر ایرانی معرفی شوید
حیف که در حال حاضر در داخل کشور قدر این اشعار و ترانه ها را نمی داند