-
بگو کجایی3:28
به سوی تو، به شوق روی تو ، به طرف کوی تو
سپیده دم آیم ، مگر تو را جویم ، بگو کجایی
نشان تو، گه از زمین گاهی ز آسمان جویم
ببین چه بی پروا ، ره تو می پویم ، بگو کجایی
کی رَوَد رخ ماهت از نظرم … نظرم
به غیر نامت کی نام دگر ببرم … ببرم
اگر تو را جویم حدیث دل گویم ، بگو کجایی
به دست تو دادم ، دل پریشانم ، دگر چه خواهی
فُتاده ام از پا ، بگو که از جانم ، دگر چه خواهی
یک دم از خیال من نمی روی ای غزال من
دگر چه پرسی زحال من
تا هستم من ، اسیر کوی تواّم در آرزوی تواُم
اگر تو را جویم ، حدیث دل گویم ، بگو کجایی
به دست تو دادم ، دل پریشانم ، دگر چه خواهی
فُتاده ام از پا ، بگو که از جانم ، دگر چه خواهی …. -
احساس رویایی3:30
ﻫﻤﯿﻦ ﺧﻮﺑﻪ ﮐﻪ ﻋﻄﺮ ﺗﻮ ﻫﻨﻮﺯ ﻣﯿﭙﯿﭽﻪ ﺗﻮ ﺩﻧﯿﺎﻡ
ﻫﻤﯿﻦ ﺧﻮﺑﻪ ﮐﻪ ﺗﻮ ﻫﺴﺘﯽ ﺗﻮ ﺍﯾﻦ ﻟﺤﻈﻪ ﮐﻪ ﻣﻦ ﺗﻨﻬﺎﻡ
ﻣﺜﻪ ﺭﻭﯾﺎﺳﺖ ﮐﻪ ﺩﺳﺘﺎﺗﻮ ﻫﻨﻮﺯ ﻣﯿﺸﻪ ﻧﻮﺍﺯﺵ ﮐﺮﺩ
ﮐﻪ ﻣﯿﺸﻪ ﺗﻮﯾﻪ ﺍﯾﻦ ﺑﻦ ﺑﺴﺖ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺑﺎ ﺗﻮ ﺳﺎﺯﺵ ﮐﺮﺩ
ﺑﺮﺍﻡ ﻋﺎﺩﺕ ﺷﺪﻩ ﺍﯾﻨﮑﻪ
ﺗﻮ ﺑﺎﺷﯽ ﺗﻮﯾﻪ ﻫﺮ ﻟﺤﻈﻢ
ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﺭﻭﯾﺎﯾﯿﻢ
ﻫﻤﯿﺸﻪ ﻋﺸﻖ ﻣﯿﻮﺭﺯﻡ
ﺑﺮﺍﻡ ﻋﺎﺩﺕ ﺷﺪﻩ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺗﻮ ﺑﺎﺷﯽ ﺗﻮﯾﻪ ﻫﺮ ﻟﺤﻈﻢ
ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﺭﻭﯾﺎﯾﯿﻢ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﻋﺸﻖ ﻣﯿﻮﺭﺯﻡ
ﻫﻨﻮﺯﻡ ﺗﻮﯾﻪ ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ ﻭﺍﺳﻪ ﻋﺸﻖ ﺗﻮ ﻣﯿﻤﯿﺮﻡ
ﺗﻮ ﻭﻗﺘﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺩﻟﺘﻨﮕﯽ ﻣﻨﻢ ﺑﺪﺟﻮﺭ ﺩﻟﮕﯿﺮﻡ
ﺑﺮﺍﻡ ﺑﺴﻪ ﮐﻪ ﻣﯿﺘﻮﻧﻢ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﭘﯿﺶ ﺗﻮ ﺑﺎﺷﻢ
ﻫﻤﻮﻥ ﻟﺤﻈﻪ ﮐﻪ ﮔﻢ ﻣﯿﺸﻢ ﺗﻮ ﺁﻏﻮﺵ ﺗﻮ ﭘﯿﺪﺍ ﺷﻢ
ﺑﺮﺍﻡ ﻋﺎﺩﺕ ﺷﺪﻩ ﺍﯾﻨﮑﻪ
ﺗﻮ ﺑﺎﺷﯽ ﺗﻮﯾﻪ ﻫﺮ ﻟﺤﻈﻢ
ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﺭﻭﯾﺎﯾﯿﻢ
ﻫﻤﯿﺸﻪ ﻋﺸﻖ ﻣﯿﻮﺭﺯﻡ
ﺑﺮﺍﻡ ﻋﺎﺩﺕ ﺷﺪﻩ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺗﻮ ﺑﺎﺷﯽ ﺗﻮﯾﻪ ﻫﺮ ﻟﺤﻈﻢ
ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﺭﻭﯾﺎﯾﯿﻢ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﻋﺸﻖ ﻣﯿﻮﺭﺯﻡ
ﺑﺮﺍﻡ ﻋﺎﺩﺕ ﺷﺪﻩ ﺍﯾﻨﮑﻪ
ﺗﻮ ﺑﺎﺷﯽ ﺗﻮﯾﻪ ﻫﺮ ﻟﺤﻈﻢ
ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﺭﻭﯾﺎﯾﯿﻢ
ﻫﻤﯿﺸﻪ ﻋﺸﻖ ﻣﯿﻮﺭﺯﻡ -
فال3:51
اینکه همه خیالمه نشون خوبه فالمه
کاری کرده با دلم تنهایی وصف حالمه
ته کشیده انتظار بی نهایت بیقرار
منو تا کجا رسونده رسم تلخ روزگار
واسه حرمتی که هست از خودم چشم می پوشم
عمریه به عشق اون پیرهن مشکی می پوشم
میگه طاقت نداره یه روزی غم بباره
دلم پا به رهنه ام ریگی به عشقت نداره
خوبه من باش بمون همه دنیای من
سایه اتو کم نکن از دل تنهای من
مهربونم بمون تو بدیه این زمون
جز خدا چیزی ندارم منو از خودت بدون
پشت این آرامش اسم تو پنهونه
غیر تو هیچ حسی دلو نمی لرزونه
فرصت دوری نیست وقت موندن دیره
همه فکرم بی هوا به سمت چشمات میره -
مرد دیوونه3:01
یکی تو درد میخوابه یکی با غصه پا میشه
یکی با دست خالی هم رفیق آدما میشه
یکی دلگیره از دنیا یکی داغون و افسرده
یکی تو هر مسیری رفت از اون اول زمین خورده
یکی از تو همین روزا از این زندون جدا میشم
شبا با عشق میخوابم سحر با خنده پا میشم
یکی از تو همین روزا از این زندون جدا میشم
شبا با عشق میخوابم سحر با خنده پا میشم
هنوزم مرده و قولش سر این عهد میمونم مبادا رو بگردونی که بی چشمات نمیتونم
جهنم باشه این دنیا بهشت من همین خونست
خدارو بارها دیدم بگید این مرد دیوونست دیوونست
یکی از تو همین روزا از این زندون جدا میشم
شبا با عشق میخوابم سحر با خنده پا میشم
یکی از تو همین روزا از این زندون جدا میشم
شبا با عشق میخوابم سحر با خنده پا میشم -
پائیز3:06
ﺩﯾﺪﯼ ﺗﻨﻬﺎﻡ ﮔﺬﺍﺷﺘﯽ ﺗﻮ ﺩﻝ ﭘﺎﯾﯿﺰ
ﺑﺎ ﺍﻭﻥ ﺗﺼﻤﯿﻢ ﺗﻠﺦ ﻣﺼﻠﺤﺖ ﺁﻣﯿﺰ
ﺩﯾﺪﯼ ﻭﺳﻮﺍﺱ ﻗﻠﺒﺖ ﮐﺎﺭ ﺩﺳﺘﺖ ﺩﺍﺩ
ﭼﯿﺰﺍﯾﯽ ﮐﻪ ﻧﺒﺎﯾﺪ ﺍﺗﻔﺎﻕ ﺍﻓﺘﺎﺩ
ﺍﺗﻔﺎﻕ ﺍﻓﺘﺎﺩ…
ﭼﺠﻮﺭﯼ ﻏﺮﺑﺘﻮ ﺗﺮﺟﯿﺢ ﺩﺍﺩﯼ
ﺑﻪ ﻋﺸﻘﺖ ﮐﻪ ﺩﻟﺶ ﺗﻨﮕﻪ ﺯﯾﺎﺩﯼ
ﺑﻪ ﺍﻭﻥ ﺑﺎﺭﻭﻥ ﭘﺎﯾﯿﺰﯼ ﮐﻪ ﺩﺍﺭﻩ
ﺭﻭ ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ ﺑﯽ ﭼﺘﺮﺵ ﻣﯿﺒﺎﺭﻩ
ﭼﺠﻮﺭﯼ ﻏﺮﺑﺘﻮ ﺗﺮﺟﯿﺢ ﺩﺍﺩﯼ
ﺑﻪ ﻋﺸﻘﺖ ﮐﻪ ﺩﻟﺶ ﺗﻨﮕﻪ ﺯﯾﺎﺩﯼ
ﺑﻪ ﺍﻭﻥ ﺑﺎﺭﻭﻥ ﭘﺎﯾﯿﺰﯼ ﮐﻪ ﺩﺍﺭﻩ
ﺭﻭ ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ ﺑﯽ ﭼﺘﺮﺵ ﻣﯿﺒﺎﺭﻩ
ﺑﮕﻮ ﭼﯿﮑﺎﺭ ﮐﻨﻢ ﺑﺎ ﺍﻭﻥ ﺧﯿﺎﺑﻮﻧﯽ
ﮐﻪ ﻣﯿﮕﻔﺘﯽ ﺑﻬﺶ ﺩﺳﺘﺎﻣﻮ ﻣﺪﯾﻮﻧﯽ
ﺑﮕﻮ ﭼﯿﮑﺎﺭ ﮐﻨﻢ ﺑﺎ ﺧﺎﻃﺮﺍﺗﯽ ﮐﻪ
ﭘﺮ ﻟﺒﺨﻨﺪﻭ ﻋﮑﺴﻮ ﺷﻌﺮﻭ ﻣﻮﺯﯾﮑﻪ
ﭼﺠﻮﺭﯼ ﻏﺮﺑﺘﻮ ﺗﺮﺟﯿﺢ ﺩﺍﺩﯼ
ﺑﻪ ﻋﺸﻘﺖ ﮐﻪ ﺩﻟﺶ ﺗﻨﮕﻪ ﺯﯾﺎﺩﯼ
ﺑﻪ ﺍﻭﻥ ﺑﺎﺭﻭﻥ ﭘﺎﯾﯿﺰﯼ ﮐﻪ ﺩﺍﺭﻩ
ﺭﻭ ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ ﺑﯽ ﭼﺘﺮﺵ ﻣﯿﺒﺎﺭﻩ -
رسول لبخند خدا4:21
زندون غمم با تو پر از خنده میشم
مگر چه کمم از تو چه آکنده میشم
طول هفته رو تا جمعه ها پر می زنم
من لحظه به لحظه به آسمون سر می زنم
می دونم تو راهی خنده ی احمد رو لبت
می دونی که ما منتظریم خاک قدمت
تو صاحب قلب و روح و دنیای منی
می دونم میای قصه هام و می بری
تو از زلاله ی پاک ولی خلاصه ی خوی علی
دلم خوشه به نوکریت جلاله ذات منجلی
سلاله ی پاک ولی خلاصه ی خوی علی
دلم خوشه به نوکریت جلاله ذات منجمی
چقدر خوبه تو رو داریم و می نازیم که هستی
ندیدم خالی برگرده از احسان تو دستی
تموم عمر و با شوق تو منتظر می مونیم
تا از جاده ی آبادی بیای اینو می دونیم
تو وقتی بیای جنگ و گریزی نمی مونه
کسی از درد و رنج و غصه، قصه نمی خونه
تو لبخند خدا رو روی هر خونه می ذاری
تو با آمدنت باز به دلا عشق میاری
تو از زلاله ی پاک ولی خلاصه ی خوی علی
دلم خوشه به نوکریت جلاله ذات منجمی
زلاله ی پاک ولی خلاصه ی خوی علی
دلم خوشه به نوکریت جلاله ذات منجمی -
تنها4:08
ﺧﺎﻃﺮﺍﺕ ﺭﻓﺘﻪ ﺍﺯ ﯾﺎﺩ
ﺑﻪ ﺷﮑﺴﺘﻢ ﻋﺎﺩﺗﻢ ﺩﺍﺩ
ﺭﻭ ﺑﻪ ﺁﯾﻨﻪ ﮔﺮﯾﻪ ﮐﺮﺩﻡ
ﮔﺮﯾﻪ ﻫﺎﻡ ﺭﻭ پﺲ ﻓﺮﺳﺘﺎﺩ
ﻣﻦ ﻓﻘﻂ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺗﻮ ﺣﺮص ﺩﻧﯿﺎ ﺭﻭ ﻣﯿ ﺨﻮﺭﺩﻡ
ﺗﻮ ﺍﮔﻪ ﺑﺎ ﻣﻦ ﻣﯿﻤﻮﻧﺪﯼ ﺩﻝ ﺑﻪ ﺩﺭﯾﺎ ﻣﯿ ﺴپﺮﺩﻡ
ﺑﺒﯿﻦ ﺣﺎﻝ ﺭﻭﺯﺍﯼ ﻣﻦ ﺧﻮﺏ ﻧﯿﺴﺖ
ﻣﯿﺨﻮﻧﻢ ﻭﻟﯽ ﺯﺧﻢ ﺩﺍﺭﻩ ﺻﺪﺍﻡ
ﻣﻨﻮ ﺩﺭﮎ ﮐﻦ ﺩﻝ ﺑﺴﻮﺯﻭﻥ ﺑﺮﺍﻡ
ﺻﺪﺍﻡ ﮐﻦ ﺍﺯ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﮐﻪ ﺧﯿﻠﯽ ﺗﻨﻬﺎﻡ
ﺧﺎﻃﺮﺍﺕ ﺭﻓﺘﻪ ﺍﺯ ﯾﺎﺩ
ﺑﻪ ﺷﮑﺴﺘﻢ ﻋﺎﺩﺗﻢ ﺩﺍﺩ
ﺭﻭ ﺑﻪ ﺁﯾﻨﻪ ﮔﺮﯾﻪ ﮐﺮﺩﻡ
ﮔﺮﯾﻪ ﻫﺎﻡ ﺭﻭ پﺲ ﻓﺮﺳﺘﺎﺩ
ﯾﻪ ﻧﮕﺎﻩ ﺑﯽ ﺗﻔﺎﻭﺕ ﺗﻪ ﭼﺸﻢ ﺁﺩﻣﺎ ﺑﻮﺩ
ﮐﺎﺵ ﻣﯿﺸﺪ ﻓﻘﻂ ﯾﻪ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺗﻮﯼ ﺩﻧﯿﺎ ﺳﻬﻢ ﻣﺎ ﺑﻮﺩ
ﺑﺒﯿﻦ ﺣﺎﻝ ﺭﻭﺯﺍﯼ ﻣﻦ ﺧﻮﺏ ﻧﯿﺴﺖ
ﻣﯿﺨﻮﻧﻢ ﻭﻟﯽ ﺯﺧﻢ ﺩﺍﺭﻩ ﺻﺪﺍﻡ
ﻣﻨﻮ ﺩﺭﮎ ﮐﻦ ﺩﻝ ﺑﺴﻮﺯﻭﻥ ﺑﺮﺍﻡ
ﺻﺪﺍﻡ ﮐﻦ ﺍﺯ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﮐﻪ ﺧﯿﻠﯽ ﺗﻨﻬﺎﻡ -
مزه ی لوتی6:47
پهلوونا وقتی میرن چله نشینی
یه مدتی هیچ جا اونارو نمیبینی
تو گفته بودی که یه روزی برمیگردی
چقد با روزایی که رفتی فرق کردی
از همه لوتیا سری که سر نداری
بی خبرم از تو مگه خبر نداری
حالا که اومدی تورو رو دست آوردن
آی عاقلا بیاین تماشا مست آوردن
ازش یه جفت پوتین چندتا فشنگ مونده
چقد قشنگ رفته چقد قشنگ مونده
نگو جنازه ای نیست نگو فقط پلاکه
یه عمره خاک خورده مزه ی لوتی خاکه
یه عمره خاک خورده مزه ی لوتی خاکه
چله بشینه هرکسی شراب میشه
یجوری برمیگره قلبا آب میشه
از همه لوتیا سری که سر نداری
بی خبرم از تو مگه خبر نداری
خوشه برای تو کمه تو تاک خوردی
مزه ی عاشقی همینه خاک خوردی
مزه ی عاشقی همینه خاک خوردی
ازش یه جفت پوتین چندتا فشنگ مونده
چقد قشنگ رفته چقد قشنگ مونده
نگو جنازه ای نیست نگو فقط پلاکه
یه عمره خاک خورده مزه ی لوتی خاکه
یه عمره خاک خورده مزه ی لوتی خاکه -
باید میومدی4:40
امروز از اولش حسم یه جوریه
حالم گرفته و باید میومدی
سنگینه حرف تو چشمای آدما
گریم گرفته بود باید میومدی
من منتظر شدم ساعت گذشته بود
واسه گذشته ها باید میومدی
تو سر صدای این شهر بدون مرز
آروم و بی صدا باید میومدی
باید میومدی
خیلی دلم گرفت تو اون پیاده رو
این بازیا چیه باید میومدی
دنیام و غم گرفت گم کردمت تو رو
حتی یه ثانیه باید میومدی
باید میومدی باید میومدی
بارون و آسمون دلواپست شدن
بی چتر و بی هوا باید میومدی
ما جز برای هم کاری نمی کنیم
گفتم بهت بیا باید میومدی
راحت بگم منو ناراحتم نکن نارحتم شدی باید میومدی
تو دلخوری ولی حتی تو اوج این قهرهای بی خودی باید میومدی
باید میومدی
خیلی دلم گرفت تو اون پیاده رو
این بازیا چیه باید میومدی
دنیام و غم گرفت گم کردمت تو رو
حتی یه ثانیه باید میومدی
باید میومدی
دکلمه:
تو مهربون تر از هر کی که دیدمی
بودی اگه هنوز شاید میومدی
شاید میومدی
دیدگاهتان را بنویسید